مثل اون موج صبوری که وفاداره به دریا
تو مه ی مثل حقیقت مهربونی مثل رویا
چقدر تازه و پاکی مثل یاسای تو باغچه
مثل اون دیوان حوافظ که نشسته لب طاقچه
تو مثل گل سرخی که گذاشتم لای دفتر
مثل اون حرفی که ناگفته میمونه دم آخر
تو مثل بارون عشقی رو تنهائی شاعر
تو همون آبی که رسمه بریزن پشت مسافر
مثل برق دو تا چشمی توی یه قاب شکسته
مثل پرواز واسه قلبی که یکی بالاشو بسته
سلام رفیق مثل همیشه گل کاشتی خیلی عالی بود